پرنسس بارانپرنسس باران، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

پرنسس باران ؛ هدیه ی پر شکوه خداوند ؛

چشم و چراغ خونه

  عزيز عمه روزت مبارك عمه فداي عم گفتنات بشه كه دست عمه رو ميگيري ميگي دد دد عاشقتم وقتي ازت سوال ميكنيم بلدي همه اعضاي بدنت رو نشون بدي بوس هاي خوشگل بفرستي؛ موش بشي؛ لوسي بازي كني شيشي شيت كني كه يه بازيه بين عمه و باران  و ادمو سفت بغل كني و دلشو ببري وقتي شعر عروسك قشنگ منو برات مي خونيم رو زمين مي خوابي ... با سرت اره اره ميگي ...با دست میزنی رو سینه ات و الهي الهي ميكني... با گوشي تلفن راه ميري و بلند بلند حرف ميزني ... وقتي شعر خوشگل عمه رو مي خونم كلي ميرقصي ..عاشق جلوي اينه نشستني ... وقتی ازمون آب میخوای میگی بااااااا......بااااااا.... وقتی عطر دستت باشه بوش می کنی و میگی به به ... ...
30 شهريور 1391

دختر امروز

  دختر امروز مامان و بابا؛ روزت مبارک ...  امروز دومین سالی هست که من و بابایی این روز رو بهت تبریک میگیم... امیدوارم دختری باشی که همیشه مایه افتخار مامان و بابا باشی.. نازنینم؛ آرزوی ما برات فرداهای روشن و پر فروغه... دوستت داریم.... ...
28 شهريور 1391

دهمین مروارید پرنسس خونه ما

  عشق کوچولوی من ؛ چند روزه که مامان جون از تبریز اومده پیشمون و من وقت نمی کنم بیام و برات بنویسم... امروز متوجه جوانه زدن دهمین مروارید زیبات شدم...مبارکت باشه... فدای تو بشم من عزیزترینم... امشب میریم پارک ارم و مامانی سخت مشغول تدارکات امشبه... قول میدم زود زود بیام و برات بنویسم...  
16 شهريور 1391

باران و اولین دندان کرسی

  دخترک ماه روی من ؛ دیشب متوجه رویش نهمین مروارید کوچولوت شدم... واااای که چقدر ذوق کردم..انگار اولین مرواریدت رو توی دهانت دیدم... نمی دونم...شاید بخاطر اینکه خیلی دلواپس رویش دندانهای کرسی شما بودم... خدا رو شکر...با اینکه یه کم سخت بود ولی بالاخره اولین دندان کرسی شما هم جوانه زد... من عاشق بالندگیهاتم...بی صدا و بی آزار.. دوستت دارم ، زیباترینم... بارالها....شکرت...برای همه خوبیهات و نعمات بی شائبه ات...
1 شهريور 1391
1